به گزارش شهرآرانیوز، در جایی از صحبتش میگوید «دوست دارم از من نامی در این دنیای بزرگ هنر به یادگار بماند و به نیکی از من یاد کنند.» این بخشی از دغدغههای سیروس همتی است که در زمینههای نویسندگی، کارگردانی، طراحی صحنه و حتی به عنوان معلم ریاضی فعالیت میکند و این روزها با سریال نیسان آبی در شبکه نمایش خانگی ظاهر شده است.
او با حضور در هر دو فصل «نیسان آبی» تلاش کرد تا به نحوی متفاوت به نقش «جهان» جان دهد؛ نقشی که به باور او توانسته است ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند.
گفتوگوی شهرآرانیوز را با سیروس همتی اینجا بخوانید.
وقتی پیشنهاد در سریال «نیسان آبی» به من شد، این پروژه در متن و فیلمنامه اولیه هیچ چیز نداشت. به شهادت خود کارگردان و دستیارشان علی سخنگو، مردد بودم که این نقش را بپذیرم یا خیر. فقط میدانستم نام شخصیتی که قرار است در آن بازی کنم «جمهور» است. این شخصیت نگهبان گاوداری و از اتباع افغانستانی بود، اما برای احترام و حفظ شأن دوستان افغانستانی این نام به یک اسم ایرانی یعنی «جهان» تغییر کرد.
طبق قولی که ابتدا برای نقش جهان از کارگردان گرفتم قرار شد این نقش پررنگ باشد و روی زبانها بیفتد که امیدوارم این اتفاق افتاده باشد! شخصیت جهان در فصل اول این گونه بود که هر زمان شخصیتهای اصلی وارد گاوداری میشدند، او جولان میداد و فرمانروایی میکرد. این شخصیت این گونه در فصل اول جلو رفت و آنچه انتظار داشتیم اتفاق افتاد. خدا را شاکرم که این اتفاق خوب افتاد. همچنین خوشحالم که در بین سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی کار کردم نقش جهان سریال نیستان آبی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند و این برایم لذتبخش است.
من به هر دو کارگردان احترام میگذارم. به نظرم آنچه که برخی فکر میکنند، اصلا اتفاق نیفتاده است. منوچهر هادی، کارگردان فصل اول سر صحنه فیلمبرداری فصل دوم آمد و مشکل خاصی نداشت و تنها مسئلهای که سبب شد او کارگردانی این فصل را نپذیرید نبود تفاهم و توافق مالی بود.
از سوی دیگر من در فیلم «انفرادی» مسعود اطیابی بازی کردم و در سفری خارجی همسفر بودیم. حضور او به عنوان کارگردان در «نیسان آبی۲» برای من سخت نبود، چون در گذشته دو تجربه کاری با او داشتم. این تجربههای پیشین مرا به شناختی از او رسانده بود و او را به عنوان آدمی آرام و بیتنش میشناختم.
برای من که در هر دو فصل حضور داشتهام، هر فصل ارزش خود را دارد. جالب اینکه مردم اصلا متوجه تفاوت کارگردانها نشدهاند. همچنین خوشحالم که مسعود اطیابی در راستای فصل یک کار را ادامه داد. بازیگران و تیم خودش را نیاورد و همه ساختار را به هم نریخت. این رفتار او بسیار قابل احترام است و به نظرم همین حرکت او سبب شد «نیسان ۲» همپای نیسان یک حرکت کند. اما اینها به این معنا نیست که هیچ تفاوتی وجود نداشت. در واقع زاویه دید دو کارگردان با هم فرق میکند و نمیدانم اگر فصل دوم با منوچهر هادی پیش میرفت چه اتفاقی میافتاد، اما نکته مهم برایم این است که من با هر دو کارگردان راحت بودم.
شخصیت جهان تا قسمت هفتم بهشدت خنثی است به همین دلیل از دورن خود را میخوردم که وارد قصه شدم. چون خودم دستی به آتش دارم و مینویسم، در توضیح نویسنده متوجه نکته مهمی شدم که این شخصیت نباید زود لو برود و دسیسهها و نقشههای او را مخاطب حدس نزند. شخصیت جهان به مرور نقشش پر رنگتر از فصل اول میشود، چون در فصل قبلی هرجا که مسیر شخصیتها به گاوداری میخورد او حضور داشت، اما در فصل دوم، چون دیگر در گاوداری نیست و تاکسی خریده و تنها تاکسی شکرآباد است، دست نویسنده و من باز بود تا به این نقش رنگ بیشتری بدهیم. در قسمتهای آینده متوجه ابعاد دیگر این شخصیت خواهید شد.
ما در این دو فصل با هم زندگی کردیم، بازی نکردیم بلکه از کنارهم بودن لذت بردیم. برای آفیش شدن از همه کارهایمان میزدیم و حتی اگر برای یک سکانس آفیش بودیم باز میماندیم و از دیگر سکانسها لذت میبردیم. اینجا جا دارد یک تبریک ویژه به احسان ظلیپور بگویم، چون به عنوان تهیهکننده دو فصل آرامش را برای عوامل ایجاد کرد. وقتی پرداختیها بهموقع باشد، چکها طبق تعامل و تواقق به موفق پرداخت شود، بازیگر انرژی میگیرد. این در حالی است که خیلی از ما هنوز از پروژههای قبلی طلبکاریم. همه این عوامل در آرامش و احساس صمیمیت بین عوامل اثرگذار بود.
صد در صد. جهان مال من است. جهان، جهان سیروس همتی است و نگاه من به این نقش است. جهان یک نگهبان یا دربان نیست یک فلسفه است. او ترکیبی از همه شخصیتهایی است که ما هر روز در جامعه میبینیم، راننده تاکسی که جهان در فصل دوم بازی میکند، تا مسافر به او پول ندهد حرکت نمیکند. مقدار سرعت رانندگیاش هم قیمت دارد. بهشدت در جامعه امروز آدمهایی میبینیم که نه بهخاطر انسانیت بلکه بهخاطر مادیات کار میکنند و اصلا انسانیت را درنظر نمیگیرند. جهان یکی از آن آدمهاست.
قطعا بینندگان سوپرایز خواهند شد، چون قصه به نظرم پروپاقرصتر، مستحکمتر و جذابتر و کشمکش بیشتری در مقایسه با فصل اول دارد.
تنها چیزی که ذهن و روحم را درگیر کرده، این است که بعد از من نامی در این دنیای بزرگ هنر به یادگار بماند و از من به نیکی یاد کنند. همیشه تلاش کردم در مسیر زندگی ام اینگونه کار و زندگی کنم. در نقشهایی که بازی کردم، سینما، تلویزیون یا شبکه خانگی هردو قشر عام و خاص را درنظر بگیرم. نگاه من به یک شخصیت، تیپ شخصیت است، یعنی تلاش میکنم با تیپ دادن به آن شخصیت و نقش بتوانم مردم عام را به خود جلب کنم و با شخصیت دادن و لایه لایه کردن آن نقش بتوانم مخاطب خاص را که هنرمندان هستند به آن شخصیت جلب کنم. به نوعی خیلی دوست دارم در بازیهایم هم هنرمند و هم مردم عام را به چالش بکشم.
معتقدم هر چقدر تلاش میکنی خوب کاری کنی و بدرخشی همان اندازه بیکارتر هستی! انگار بودن در باندها بهشدت مهمتر از تواناییهایت است. من متعلق به باند خداوند هستم و هیچ باور و اعتقاوی به اتفاقاتی که میافتد ندارم. برایم خیلی اهمیت دارد که اگر نقشی قسمت من باشد مال من است. البته به این معنا نیست که خانه بنشینم و منتظر بمانم.
هیچوقت برای گرفتن نقش به کسی زنگ نزدم که بعدها بگویم که این نقش را با چه بدبختی گرفتم. تمام عزیزانی که با آنها کار کردم از اینکه به من نقش دادند راضی بودند و این برایم یک دنیا ارزش دارد.
ترجیح میدهم به جای اینکه زمان و فکر و هزینهام را صرف این کنم که چطور دل کارگردانی را بهدست بیاورم، آن را صرف نقشی که به من دادهاند کنم که نقش پررنگ شود. من از این طریق میتوانم رضایت کارگردان را جلب کنم و با تواناییهایم خود را برای کار بعدی آن کارگردان ثابت کنم.
البته فیلم «کیک شکلاتی» ساخته کریم رجبی آماده پخش است و متاسفم برای این رسانه که این فیلم را به بهانه سیاسی بودن- از زبان تهیه کننده عرض میکنم - پخش نکردند. در حالی که فیلمنامه در تلویزیون تصویب و به سفارش خود سازمان تولید شد. ما هم طبق متن و فیلم نامه جلو رفتیم، اما اکنون میگویند وقت پخشش نیست. در کنار اینها فیلم «آسانسور» هم که من در آن حضور دارم، در نوبت پخش قرار دارد.